مهندس عشق خنده | ||
|
وقتي از مادر متولد شدم ..
صدايي در گوشم طنين انداخت كه بعد از اين با تو خواهم بود
بهش گفتم توكيستي؟
گفت :غم!
فكر كردم غم عروسك ي خواهد بود كه من بعدها با اون باز ي خواهم كرد ولي بعدهافهميدم!! كه من عروسكي هستم در داستان غم. نظرات شما عزیزان: نوشا
![]() ساعت15:39---13 بهمن 1390
رز سیاه قشنگتر بودااا
![]() نوشا
![]() ساعت15:20---13 بهمن 1390
![]()
سلام داداشم!چرا انقدر خودتو عذاب میدی؟
زندگی چیزای خوبی هم داره که فقط باید دنبالش بگردی داداشی راستی دادا منم آدرسم عوض شده اگه میشه تغییرش بده |
|
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |