مهندس عشق خنده
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رز سیاه و آدرس black-roze.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نام تورو اورده ام دارم عبادت میکنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت میکنم

دستت به دست دیگری از این گذشته کار من

اما نمیدانم چرا دارم حسادت میکنم

گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم

شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت میکنم

رفتم کنار پنجره دیدم تورا با بگذریم

چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت میکنم

من عاشق چشم توام تو مبتلای دیگری

دارم به تقدیر خودم چندیست عادت میکنم

تو التماسم میکنی جوری فراموشت کنم

با التماس ولی تورا به خانه دعوت میکنم

گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولی

رفتم که تو باور کنی دارم محبت میکنم

[ جمعه 16 تير 1391برچسب:, ] [ 16:11 ] [ حمزه عسكري ]

شاگردي از استادش پرسيد: عشق چست ؟

استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد

داشته باش كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني...

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت.

استاد پرسيد: چه آوردي ؟

با حسرت جواب داد:هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به

اميد پيداكردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق يعني همين...!

شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست ؟

استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور اما به ياد داشته باش

كه باز هم نمي تواني به عقب برگردي...

شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت .

استاد پرسيد كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولين

درخت بلندي را كه ديدم، انتخاب كردم. ترسيدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی

 برگردم .

استاد باز گفت: ازدواج هم يعني همين...!

و این است فرق عشق و ازدواج ...

[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, ] [ 15:22 ] [ حمزه عسكري ]

وقتي 15 سالت بود و من بهت گفتم كه دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زير انداختي و لبخند زدي...

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي كه 20 سالت بود و من بهت گفتم كه دوستت دارم

سرت رو روي شونه هام گذاشتي و دستم رو تو دستات گرفتي انگار از اين كه منو از دست بدي وحشت داشتي
---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي كه 25 سالت بود و من بهت گفتم كه دوستت دارم ..

صبحانه مو آماده كردي وبرام آوردي ..پيشونيم رو بوسيدي و

گفتي بهتره عجله كني ..داره ديرت مي شه

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتي اگه راستي راستي دوستم داري

.بعد از كارت زود بيا خونه

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي 40 ساله شدي و من بهت گفتم كه دوستت دارم

تو داشتي ميز شام رو تميز مي كردي و گفتي .باشه عزيزم ولي الان وقت اينه كه بري

تو درسها به بچه مون كمك كني

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي كه 50 سالت شد و من بهت گفتم كه دوستت دارم تو همونجور كه بافتني مي بافتي

بهم نكاه كردي و خنديدي

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي 60 سالت شد بهت گفتم كه چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدي...

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي كه 70 ساله شدي و من بهت گفتم دوستت دارم در حالي كه روي صندلي راحتيمون نشسته بوديم من نامه هاي عاشقانه ات رو كه 50 سال پيش براي من نوشته بودي رو مي خوندم و دستامون تو دست هم بود

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتي كه 80 سالت شد ..اين تو بودي كه گفتي كه من رو دوست داري..

نتونستم چيزي بگم ..فقط اشك در چشمام جمع شد

---------------------lllllllllllll---------------------

اون روز بهترين روز زندگي من بود ..چون تو هم گفتي كه منو دوست داري

---------------------lllllllllllll---------------------

به كسي كه دوستش داري بگو كه چقدر بهش علاقه داري

و چقدر در زندگي براش ارزش قائل هستي

چون زماني كه از دستش بدي،

مهم نيست كه چقدر بلند فرياد بزني

اون ديگر صدايت را نخواهد شنيد

[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, ] [ 15:13 ] [ حمزه عسكري ]

[ چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, ] [ 14:30 ] [ حمزه عسكري ]
8 نظر

الهی من بمیرم جایِ مادر
به چشمانم بمالم پایِ مادر
بیاد لای لایِ بچگی ها
منم با هی هیِ هیهای مادر
بیاد زحمتِ بسیارِ بابا
ببوسم دستِ بی همتای مادر
اگر مادر به شب خُرخُر نماید
فدای خُرخُرِ شبهایِ مادر
بگردم دور مادر تا بگردم
فدایِ صورتِ زیبایِ مادر ...

[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, ] [ 22:26 ] [ حمزه عسكري ]
4 نظر

من زاده شدم به عشق مادر
پرورده شدم به عشق مادر
در دامن او شدم چنین نور
پیوسته شدم به عشق مادر
بوی تن او بهار هر فصل
بشکفته شدم به عشق مادر
تعلیم نمودیم بیاموز
وارسته شدم به عشق مادر
از رنج زمان عبور دادی
نی خسته شدم به عشق مادر
آموخت مرا صبور باشم
دل بسته شدم به عشق مادر
هر ملک به زیر پای مادر
گل دسته شدم به عشق مادر
چون داد مرا ز شیره جان
لب بسته شدم به عشق مادر
در ساحل قلب بی کرانش
وابسته شدم به عشق مادر
او رفت و سکوت من فرو ریخت

نورسته شدم به عشق مادر

دل خسته شدم كه ديگر او نيست

بي او تو بگو پناه من كيست؟؟؟

[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, ] [ 22:13 ] [ حمزه عسكري ]
3 نظر

به بهشت نميروم اگر مادرم انجا نباشد

[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:بهشت,مادر,تنهايي,, ] [ 1:26 ] [ حمزه عسكري ]
5 نظر
درباره وبلاگ

سلام سلام اينجا وبلاگ يه ادم لوس فضول پرخنده است حالا غمم داره ولي خوب زياد سر به سر غماش نميده بي محلشون ميكنه اين فضوله خودمم مهندس حمزه خوش اومدي عزيزم هرجا رفتي خدايي نظر بده خرجش يه كليك بامرام اميدوارم بهت خوش بگذره hamijir71@yahoo.com

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد

دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ

کد پیغام خوش آمدگویی