مهندس عشق خنده | ||
|
نام تورو اورده ام دارم عبادت میکنم گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت میکنم دستت به دست دیگری از این گذشته کار من اما نمیدانم چرا دارم حسادت میکنم گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت میکنم رفتم کنار پنجره دیدم تورا با بگذریم چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت میکنم من عاشق چشم توام تو مبتلای دیگری دارم به تقدیر خودم چندیست عادت میکنم تو التماسم میکنی جوری فراموشت کنم با التماس ولی تورا به خانه دعوت میکنم گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولی رفتم که تو باور کنی دارم محبت میکنم
شاگردي از استادش پرسيد: عشق چست ؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني... شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت. استاد پرسيد: چه آوردي ؟ با حسرت جواب داد:هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به اميد پيداكردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم. استاد گفت: عشق يعني همين...! شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست ؟ استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور اما به ياد داشته باش كه باز هم نمي تواني به عقب برگردي... شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت . استاد پرسيد كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را كه ديدم، انتخاب كردم. ترسيدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم . استاد باز گفت: ازدواج هم يعني همين...! و این است فرق عشق و ازدواج ... وقتي 15 سالت بود و من بهت گفتم كه دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زير انداختي و لبخند زدي... الهی من بمیرم جایِ مادر من زاده شدم به عشق مادر نورسته شدم به عشق مادر دل خسته شدم كه ديگر او نيست بي او تو بگو پناه من كيست؟؟؟ به بهشت نميروم اگر مادرم انجا نباشد |
|
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد
دریافت همین آهنگ